لیلای نازنینم
خیلی دوست داشتم که الان کنارت بودم
و باهم مینشستیم
و تو شمع های روی کیک تولدت رو فوت میکردی

و منم برات دست میزدم
و بغلت میکردم
و بهترین هدیه دنیا رو بهت میدادم
ولی چه کنم که خدا فعلا اینطوری خواسته
که من یه جا باشم و تو یه جای دیگه
ولی با همه اینا
دلم پیش توئه
و چسبیده به قلبت
این مطلب رو قبل از اینکه برم مسافرت آماده کردم
تا روز تولدت

روز به این مهمی
وبلاگم خالی از شادی و سرور نباشه
لیلای نازنینم
با تمام وجودم این روز رو بهت تبریک میگم
هدیه تولدتم که پیشاپیش بهت دادم
امیدوارم ازش خوشت اومده باشه
من که خیلی خوشم اومد خیلی خوشگل بودن
امیدوارم یه روزی باهم بشینیم
و بالای سرمون رو پر از بادکنک بکنیم

و یه کیکی مثل اینو باهم بخوریم

وقتی این کیکو تموم کردیم
این کیک رو هم بخوریم

آخه این کیک خیلی خوشگله
خوب نازنینم
بازم بهت تبریک میگم
که تو همچین روزی خدا تورو واسه من آفرید


نظرات شما عزیزان:
|